جدول جو
جدول جو

معنی پشم درکشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

پشم درکشیدن
(وَ عَ)
دورکردن معربد و هرزه گوی از خود به لطائف الحیل. (فرهنگ رشیدی) :
درنمی گنجد اگر موی شود بیهده گوی
هر که بیهوده کند عربده پشمش درکش.
نزاری (از بهار عجم).
کشیدم پشم در خیل و سپاهش
نظامی (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ)
پای گرد کردن:
دل بپرداز از این خرابه جهان
پای درکش بدامن اعزاز.
سنائی
لغت نامه دهخدا
(وَ)
کنایه از تفرقه و پریشانی انداختن در چیزی. (بهار عجم) :
کشیدم پشم در خیل و سپاهش.
نظامی (از بهار عجم).
، کنایه از دور کردن معربد و هرزه گوی باشد از خود به لطائف الحیل، هلاک کردن. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پشم در کشیدن
تصویر پشم در کشیدن
دور کردن معربد و هرزه گوی از خود بلطائف الحیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم درکشیدن
تصویر قلم درکشیدن
کلک درکشیدن زدودن ناپدیدکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشم کشیدن
تصویر پشم کشیدن
تفرقه و پریشانی انداختن در چیزی، هلاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشم کشیدن
تصویر پشم کشیدن
((پَ کِ دَ))
دور کردن، تفرقه انداختن
فرهنگ فارسی معین